English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 56 (7077 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gantlet U : محل تلاقی دو خط راه اهن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
concurrence U تلاقی دو نیرو در یک خط عملیات نقطه تلاقی همزمان بودن
groin U محل تلاقی دوطاق
groins U محل تلاقی دوطاق
crease U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creased U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creases U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creasing U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
meeting U تلاقی همایش
meeting U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
meetings U تلاقی همایش
meetings U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
collision U تلاقی
collisions U تلاقی
confluence اتصال یا تلاقی دو نهر همریختنگاه
confluence U تلاقی
confluences U اتصال یا تلاقی دو نهر همریختنگاه
confluences U تلاقی
crossing point U نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points U نقطه تلاقی
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing U نقطه تلاقی دوراهی
weaving U تلاقی
counter U باجه تلاقی کردن
countered U باجه تلاقی کردن
countering U باجه تلاقی کردن
concourse U محل تلاقی چندخیابان یا جاده
concourses U محل تلاقی چندخیابان یا جاده
quits U بی حساب تلاقی شده
anastomois U تلاقی
anastomosis U تلاقی
buttock lines U نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
carrier sense U detect collision accesswith multiple دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
commissure U محل تلاقی
conflux U تلاقی
countervial U خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
csma/cd U دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
gantlet U تلاقی کردن
incidence matrix U ماتریس تلاقی
interactional points U نقاط تلاقی
intersection point U نقطه تلاقی
junction well U چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
mach stem U جبهه موج حاصل از تلاقی موج برخوردی و منعکس
mould line U خط حاصل از تلاقی دو سطح
outfall U محل تلاقی دوابریز
passing place U محل پیش بینی شده برای تلاقی در راههای شوسهای
pitch curves U تلاقی سطوح طرفین دندانه
point of intersection U نقطه تلاقی
redezvous U محل تلاقی یکانها
redezvous U تلاقی کردن ملاقات کردن
relief hole U سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
tangency U تلاقی
telematics U نقطه تلاقی راه دور وپردازش خودکار اطلاعات
vanishing point U نقطه تلاقی
weaving distance U طول تلاقی مسافت همبری
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com